سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فلورگیلان

بررسی فلور علفهای هرز شالیزارها ی استان گیلان:

در بررسیهایی که روی گونه های گزارش شده در دهه شصت به بعد انجام شده است ، مشاهده می شود که بعضی گونه های جدید وارد منطقه شده و در بعضی جاها گونه های موجود در منطقه از حاشیه مزارع برنج پا را فراتر گذاشته و وارد مزارع برنج شده اند. مثلا" گونه های پیزور Scirpus spp    و Eleocaris mitracarpa    و Fimbristillis litoralis    و ســـل واش Monochoria vaginalis    و ســـرخــس آبـزی آزولا

 Azolla  filiculoides   تا سال 1365 در لیست علفهای هرز شالیزارهای گیلان نبوده و احتمالا" در دهه 70 به بعد واردشالیزارهای استان گیلان شده است. از طرف دیگر بعضی گونه ها نیز قبلا" در داخل مزارع شالی نبوده و در پشته و حاشیه مزارع موجود بود ولی هم اکنون در داخل مزارع مشاهده می شود . مثلا" علف هرز مســـتور

 ( گل آردی )   Eclipta prostrata    .

بعضی گیاهان در سالهای اخیر از کانالها و جویها وارد شالیزارشده اند. روغن واش Potamogeton lucens   و آب تره ( بولاغ اوتی ) Nasturtium officinale   که اکنون در بعضی مناطق یک مشکل جدی رادرشالیزارها به وجود آورده است.

 

در مطالعات مربوط به علفهای هرزهم اکنون مشاهده می شود که در سالهای اخیر هم از نظر تنوع گونه ای و هم از نظر تراکم و تشکیل جمعیت تغییراتی در فلور شالیزارهای گیلان صورت گرفته است . بعضی از علف های هرزی که قبلا" اهمیتی نداشته اند تشکیل جمعیت داده اند و از طرف دیگر چندین گونه به جامعه علف های هرز قبلی اضافه شده است که احتمالا" در آینده نیز این تعداد افزایش خواهد یافت .

نکته مهم این است که اکثر گونه های اخیر عمدتا" از پهن برگ ها و جگن ها هستند ، به طوریکه در بعضی مزارع مزاحمت جدی برای کشاورزان فراهم می کنند.   

 

تراکم جمعیت پهن برگ ها و جگن ها در بعضی مزارع به قدری زیاد است که کشاورزان عـــلاوه بر مصرف علف کش ها به ناچار 2 تا 3 بار با دست وجین می کنند. به عنوان نمونه می توان گفت که در سالهای 1386 تا کنون در منطقه لاهیجان – آستانه _ رشت   گیاه روغن واش و سرخس آزولا، مشکل علف هرز سوروف را تحت الشعاع قرار داده وخود به عنوان یک معضل بزرگ منطقه محسوب می شوند. با توجه به اینکه این علفهای هرز با علف کش های رایج کنونی به خوبی قابل کنترل نیستند ، مبارزه با آنها یک مشکل اساسی در منطــــقه می باشد.

 

بنابراین ملاحظه می شود که تغییراتی در فلور علف های هرز شالیزارهای گیلان به وقوع پیوسته و تنوع گونه ای بیشتر شده و جابجایی از نظر غالب و مغلوب بودن علف های هرز در بعضی نقاط صورت گرفته است. بعضی گونه ها که در گذشته وجود نداشتند و یا به علت تراکم کم چندان اهمیتی نداشتند امروز مهم شده اند و شاید در آینده به عنوان گونه های غالب و مقاوم در منطقه مطرح شوند.

 

به طور کلی علف های هرز دائمی از پهن برگ ها و یا جگن ها که در اراضی باتلاقی بیشتر رویش دارند ، روند افزایش جمعیت بیشتری را طی می کنند.

 

اما علت این تغییرات فلور چیست ؟

1- مصرف مستمر و بسیار زیاد علف کش های نازک برگ

 

حدود 50 سال است که مصرف علف کش در شالیزارهای استان های شمالی رایج شده است . این علف کش ها بیشتر خاصیت نازک برگ کشی دارند و علیه سوروف مصرف می شوندو بعضی هم به طور نسبی روی تعدادی از پهن برگ ها و جگن ها تاثیر دارند. بنابراین می بینیم که کاربرد علف کش ها به ویژه در زراعت برنج در سالهای اولیه مصرف عمدتا" با هدف کنترل سوروف که علف هرز عمومی و غالب شالیزارها بوده ، به ثبت رسیده است. لذا از آن زمان این علف کش ها به طور مستمر مصرف می شوند.

بررسیها نشان داده است که اگر یک روش مبارزه به مدت طولانی به کار گرفته شود گونه های مقاوم به آن روش توسعه می یابند و سرانجام آن روش مبارزه کارایی خود را از دست می دهد.

 در شرایط کنونی گونه هایی از علف های هرز در شالیزار های گیلان توسعه یافتند که دائمی هستند و علف کش های متداول روی آنها تاثیر کمی دارند. البته در سالهای اخیر علف کش های جدید از گروه سولفونیل ها به ثبت رسیده که مقدار مصرف آنها در هکتار کم است و کارایی خوبی روی پهن برگها و جگن ها دارند . 

 

2-گسترش باتلاقی شدن مزارع

 

سد سپید رود در سال 1339 احداث شد. بعد از احداث سد مشکل تامین آب شالیزارهای گیلان تا حد زیادی حل شد . البته در سالهای اخیر که بارشهای جوی کم شده و آب به اندازه کافی در پشت سد ذخیره نمی شود ، کشاورزان در فصل زراعی هنوز با کمبود آب رو برو هستند و در بعضی جاها آب کانالها سهمیه بندی می شود .

 

بهرحال آنچه قابل ذکر است اینست که لایروبی انهار و جویهای آبیاری به ویژه برقراری سیستم فاضلاب در مزارع آنچنانکه در مزارع برنج لازم است رعایت نمی شود و این باعث شده که بعد از بارندگی های سنگین آب اضافی تخلیه نگردد و بسیاری از مزارع به ویژه اراضی ساحلی مشکل ماندابی بروز کند. این مسئله با به کارگیری ماشین آلات کشاورزی و تراکتورها موجب شکستن لایه سطحی زمین شده و سال به سال اراضی باتلاقی گستـــــرش می یابند. با چنین شرایطی طبیعی است که نوع رستنی ها نیز تغییر می یابد .

اقلیم هر ناحیه نوع محصول و نوع رستنی که به عمل می آید را مشخص می کند . اما وضعیت فیزیکی و نوع خاک در نقاط مختلف آن اقلیم تعیین می کند که چه گونه هایی مستعد رویش و تشکیل جمعیت هستند. بنابراین باتلاقی شدن مزارع علاوه بر پیامدهای ناگوار، روی تنوع رستنی ها اثر گذاشته و ممکن است گونه هایی که قبلا" دارای تراکم کم بوده اند و اهمیتی نداشتند را به گونه های غالب و مسئله ساز تبدیل کند.

سرخس آزولا که به عنوان یک گیاه مفید در مزارع برنج مطرح می باشد با ورود به شالیزارهای گیلان بدلیل عدم مدیریت آب ، هم اکنون به عنوان یک معضل بزرگی در آمده که کشاورزان را در زمان بعد از نشا ی برنج با مشکل جدی  روبرو میکند . زیرا در این مرحله که نشاها هنوز کوچک و ضعیف هستند بعد از بارش باران و فروکش کردن آب ، این نشاها توسط آزولا به سمت داخل کشیده شده و خفــــــه می شوند. به همین دلیل کشاورزان به آزولا در اصطلاح خودشان " سرطان مزرعه " می گویند .